آیساآیسا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

آیسا دختری از ماه

روزت مبارک دخترم

دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان این روز بر دختران دیروز و مادران امروز مبارک . .    تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . دخترم روزت مبارک   ...
16 شهريور 1392

مسافرت شمال(شهریور 92)

دختر گلم تازه از مسافرت برگشته .این دومین باری بود که تابستون امسال ما رفتیم به شمال که گردشی کرده باشیم و هم به کارهامون تو بابل برسیم و به دوستای قدیمی سر بزنیم و شما مثل همیشه کلی خوشحال بودی . ما این بارم  مثل دفعه قبل رفتیم مهمان سرای دانشگاه بابا و یک روز هم رفتیم بابل به دوستای قدیمی سر زدیم. خونه ی آقای منافی و دخملی مامان یکسره عمو جاویدو صدا میکرد و میگفت گوشی داری؟عمو گوشیشو در اختیار شما می گذاشت و شما خودت پیشو میاوردی و باش حرف میزدی آهنگ میذاشتی و می رقصیدی.بعد از ظهر همان روز رفتیم خونه فاطمه جون و بابا رفت دانشگاه .شما کلی با وسایل علی رضا و امیر علی بازی کردی.البته زور میگفتی به علی رضا ولی جرأت نمیکردی سمت امیر...
11 شهريور 1392

خدا حافظی با شیر

سلام  امروز 31 مرداد و آیسای مامان به مدت 1 هفته که دیگه شیر نمیخوره. دختر گلم خیلی بزرگ شده توی این یک هفته تغییرات بزرگی کرده.. البته گه گاهی یادی از شیر می کنه ولی بیقراری نمیکنه، فقط نظم خوابش بهم خورده ظهر یا نمی خوابه یا اگرهم بخوابه دیر می خوابه   حدود ساعت 5 و باید حتما"شیرتوی شیشه بریزم و توی بغل مامان بخوره . ایشالا کم کم وقتی به این شرایت عادت کردی خوابتم منظم می کنم. 1 هفته قبل تصمیم گرفتم آیسا رو از شیر بگیرم. البته از پایان 2 سالگیت خیلی سعی کردم ولی موفق نمی شدم  دخترم خیلی بیقراری می کرد ،فکر می کنم هر بچه ای یک زمان خاصی داره و بالاخره آیسای مامان در سن 2 سال و 3 ماه و 5 روزگی با شیر مامان خدا حافظی کرد...
31 مرداد 1392

خاطرات آیسا در 17 و 18 و 19 ماهگی و 26 ماهگی

سلام نفسم .می خواستم خاطرات دختر نازم رو بنویسم یکسری م:.8-الب از قبل بود که مامان بدلیل نداشتن اینترنت در دفتر خاطراتش نوشته بود گفتم اول اون مطالب رو بنویسم. آیسا در سن 17 ماهگی _8600 وزن و 78 قد _کلماتی که بیان میکردی عشقم: بابا،ماماو به بابا منوچهر مگیه بابا یا (م-)اول اسم بابایی نسترن:ننن        بهار:ب-        دایی افشین:دا       سارا:یایا           ماست:ما     آب:آب        بیا:اییا نیلوفر:تا چند ماه پیش بابا بعد شد لو و بعد ای یو           عمه و عمو:عمه-       ...
8 مرداد 1392

تولدت مبارک بابا علی

می‌خواستم زیباترین کلام را برایت بنویسم  اما پنداشتم ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست  تولدت مبارک  دوستت دارم  سی و سومین سالگرد تولدت مبارک علی جان امسال روز تولدت پیشمون نیستی امیدوارم که همیشه شاد باشی و سایت بالای سر من و آیسا باشه عزیزم. اینم یه گل زیبا برای بهترین بابا و بهترین همسر دنیا  ...
8 مرداد 1392

شروع 2 موفقیت

فرشته کوچولو مامان دیگه داره بزرگ میشه. هوراااااااااااااااااااا        عشق مامان الان یک هفته دیگه در طول روز شیر نمی خوره می خواستم یکباره از شیر بگیرمت  ولی با خوندن  (وبلاگ مامان روانشناس) نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم که تدریجی از شیر  بگیرمت و دیگه شما در طول روز  شیر نمی خوری و فقط شب موقع خوابیدن میای  سراغم.   دومین هورااااااااااااااااااااااااااااااا   دختر نازم الان 2 سال و 2 ماه و 5 روزشه و به مدت 3 روزه میاد و به مامان میگه: مامان جیش دارم  اصلا"باورم نمیشه به این راحتی این موضوع حل بشه خدا رو شکر امیدوارم که ادامه&nbs...
23 تير 1392