خدا حافظی با شیر
سلام
امروز 31 مرداد و آیسای مامان به مدت 1 هفته که دیگه شیر نمیخوره. دختر گلم خیلی بزرگ شده توی این یک هفته تغییرات بزرگی کرده.. البته گه گاهی یادی از شیر می کنه ولی بیقراری نمیکنه، فقط نظم خوابش بهم خورده ظهر یا نمی خوابه یا اگرهم بخوابه دیر می خوابه حدود ساعت 5 و باید حتما"شیرتوی شیشه بریزم و توی بغل مامان بخوره . ایشالا کم کم وقتی به این شرایت عادت کردی خوابتم منظم می کنم. 1 هفته قبل تصمیم گرفتم آیسا رو از شیر بگیرم. البته از پایان 2 سالگیت خیلی سعی کردم ولی موفق نمی شدم دخترم خیلی بیقراری می کرد ،فکر می کنم هر بچه ای یک زمان خاصی داره و بالاخره آیسای مامان در سن 2 سال و 3 ماه و 5 روزگی با شیر مامان خدا حافظی کرد.
دختر گلم طی این 1 هفته مستقل شده هر وقت هم دستشوی داره میگه مامان جیش و خودش دیگه بیشتر اوقات توی اتاقش مشغول بازی با عروسکهاشه. الاهی مامان قربونت بره عزیزم.
جمعه پیش برای اینکه دختر گلمو تشویق کنیم با بابا علی رفتیم رولت گرفتیم و رفتیم مزرعه بابا منو چهر و جشن کوچولویی برات گرفتیم .