حسادت آیسا جوونی
سلام دخملی مامان
عزیز دلم تا 9 روز دیگه 2 سال و 2 ماهت کامل میشه قوربونت بشم عشقم اینقدر روزها و ماها
زود می گذره که متوجه زمان نمی شیم و دخملی مامان روز به روز بزرگ تر میشه و شیطون تر
. دیشب برای اولین بار حس جسادت رو توی تو دیدم ،تا قبل از دیشب فکر نمی کردم به کسی
حسادت کنی. دیشب مهمانی مامان مهناز خیلی ناراحت بودی با عصبانیت حرف می زدی البته
بهتر بگم داد می زدی دوست نداشتی کسی به غیر از شما به بچه ای دیگه توجه کنه بخصوص
عمو هوشنگ .دیشب سه تا نی نی خوشمل و کوچولو اونجابودن و حسادت شما گل کرده
بود(آمیتیس و آرتمیس دوقلوهای زیبا عمو داریوش)و آترینا دختر مشمل عمو آرش
اینم انگشت آیسا در حال چشم چشم اببو خوندن
اینم آیسا و حس بزرگی کردنش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی